خاطرات الینا فرشته ی آسمونی

خووووووووووووووب مبارک باشه اینم از نشیمنگاه الینا خانم عاشششششششششششششقتم الینا جونم   ...

دخمل گلم دیگه دوست داری مثل بقیه با پاهای کوچولوت راه بری امروز با روروک کل خونه رو زیر پا گذاشتی خیلی هم شادمان بودی     ...

اینم از عکس حاجیه خانم الینا     الینا با دختر عمو ...

الینا قلی میشود ...

اولین یلدایت مبارک ...

کچلی الینا در هفت ماهگی   ...

امروز برف اومده هوا هم خیلی سرد شده برات عزیز دلم بلغور شیر درست کردم دوست داشتی اینم از طرز غذا خوردن شما   این هم از ظرف غذا بعد از خوردن     نوش جانت خوشگل مامان ...

چون از بازی قبلی خوشت نیومد یه ایده جدید دادم که شکمم دخالت داشته باشه برای همین چند تا لیمو شیرین اوردم دادم دستت شما گذاشتی داخل حلقه ها از این بازی خوشت اومده بود . ...

البته تا حالا با هم زیاد بازی کردیم اما اولین بازی که رسمی بوده و میخواستم عکسشو برات بزارم داخل وبلاگ این بود که با یه سری حلقه باهم برات پارکینگ ماشین درست کردیم اما مثل اینکه شما زیاد ازش خوشت نیومد . ...

به مناسبت یازدهمین ماهگرد از زندگی شما گل زندگیمون بابا جون مرخصی گرفت و با هم رفتیم زیارت امام رضا (ع) شماخیلی ذوق زده شده بودی برای اولین بار با پاهای کوچولوت چند قدمی برداشتی.یه سره لوسترهای داخل حرمو نشون میدادی.ابهت و بزرگی حرم شگفت زدت کرده بود.همیشه سالم و شاد باشی قند عسلم   ...